روستای شادگان در استان کهگیلویه و بویر احمد

روستای شادگان در استان کهگیلویه و بویر احمد

 

پیام های جدید و زیبا برای دلتنگی عاشقانه

خدایا
این دلتنگی های ما را هیچ بارانی آرام نمیکند
فکری کن
اشک ما طعنه میزند به باران رحمتت .

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

هر لحظه هرجا که میرم حس نگاهت با من
این دل بیطاقتِ من قیده تورو نمی زنه
بذار یبار نگات کنم از جونو دل‌ صدات کنم
هرچقدر دلتنگی‌ دارم هدیه به اون چشات کنم

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

کاش می توانستم تمام دلتنگیهایم را بر کوله بار خدا میریختم تا با تنهائیش به کول بکشد

بدون هیچ خمی بر ابرو

اما افسوس که داده را پس نمیگیرد

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

دلم برایت تنگ شده !
می خواهم آنقدر اشک بریزم
تا غبار فاصله از قلبم تمیـــز شود .
ولی می ترسم …

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

باران کـه میبـارد…… دلـم بـرایت تنـگ تـر می شـود….. راه می افـتم … بـدون ِ چـتـر … من بـغض می کنـم ….آسمـان گـریـه ..

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

من وجودم به تو مدیون و دلم مامن توست

آرزویم نظری روی تو و دیدن توست

من اگر دور ز تو هستم و دلتنگ شدم

با صدای خوش تو غرق در آهنگ شدم . .

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

میگن دلتنگی قشنگ ترین هدیه ی عشقه

حالا من با این هدیه ی قشنگ تو چیکار کنم!؟

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

نقــاش خــــوبی نــــبودم…
..
اما
..
ایــن روزها…
..
به لطـف تــــــــــو…
..
انـــتظار را
..
دیـــدنی میکــشـم

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

من و این داغ در تکرار مانده

من و این عشق بیدار مانده ،

مپرس از من چرا دلتنگ هستم

دلم بین در و دیوار مانده . . .

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

من حسرت دیدار تو دارم به که گویم
از بهر تو من ابر بهارم به که گویم

غیر از تو کسی را به خدا دوست ندارم
از نرگس چشم تو خمارم به که گویم

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

به نام خدائی که هستی را با مرگ ، دوستی را یک رنگ

زندگی را با رنگ ، عشق را رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ

شاپرک را صد رنگ ، و مرا دلتنگ تو آفرید . . .

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد
اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد
من و تو پنجره های قطار در سفریم
سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

نمیدانم چرا بیمارم امشب
سکوتی خفته در گفتارم امشب
غم اشک دلم آهسته می گفت
پریشان از فراق یارم امشب .

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

دست من کوتاه از دیدار توست
قلب من اما همیشه یاد توست .

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

هرگاه دلت یاد کسی کرد و فرو ریخت ، آنگاه به یاد آر که من نیز به یاد تو چنینم

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

من بودم;

تو

و یک عالمه حرف…

و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!!

کاش بودی و

می فهمیدی

وقت دلتنگی

یک آه

چقدر وزن دارد…

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

لطفا هی نپرس دلتنگی چه معنی دارد ؟
دلتنگی معنی ندارد …
درد دارد

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

دل من تنگ تو است

صندلیهای حیاط

پر برف دیشب …

و تو کی می آیی؟

که شود آب همه برفهایی

که نبودت را فریاد زده !

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

نگاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم ، تو همیشه دعوتی ، راس ساعت دلتنگی

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

دلتنگی احساس قشنگیه

وقتی بدونی اونیکه دوسش داری

هیچوقت فراموشت نمی کنه

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد …

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

نگاهم کن که چشمانت قشنگ است

صدایم کن که دل در سینه تنگ است

مرا با خود ببر آنسوی غربت

که اینجا شیشه هم از جنس سنگ است

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

چقدر سرد است!

وقتی…

دلتنگتم و نیستی

– – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

اشکهایم که سرازیر میشوند……

دیری نمی پایدکه قندیل می بندد…

عجیب سرد است هوای نبودنت

نوشته شده در دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:,ساعت 10:23 توسط علی تقی پور| |

 

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

.

 

در شکار معرفت با عشق پیمان بسته ایم / در میان عاشقان ما عاشق دل خسته ایم

در جواب بی وفایی ، مهربانی کرده ایم / مهربانی را به رسم معرفت طی کرده ایم . . .

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

خدایم را دوست دارم چون وفادارترین است

و شاید به رسم همین وفاداریست که تو را به او میسپارم . . .

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا  

این بار تو بگو دوستت دارم ، نترس ، من آسمان را گرفته ام که به زمین نیاید !

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

در خیال من بمان ، اما خودت برو ، آنکه در رویای من است مرا دوست دارد ، نه تو

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

برهنه می آئیم ، برهنه می بوسیم ، برهنه می میریم

با این همه عریانی ، هنوز قلب هیچکس پیدا نیست !

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

از کلام دلنشینت مست و شیدا می شوم / با نگاه نازنینت در تو پیدا می شوم

هر شب و روز جلوه گر در سجده گاهم می شوی / در حریم ساحل عشق ، موج دریا می شوم .

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

می دانی چند بار از فکر من گذشته ای ؟!

فقط یک بار!!

چون دیگر هرگز از خیالم نرفته ای

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

رفتن بهانه نمی خواهد، بهانه های ماندن که تمام شوند کافیست . . .

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

نمیدانم ! دل من نازک است یا چشمان تو تیز ، هرچه نگاه به تو میدوزم بند دلم پاره میشه !

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

شب گم شده در سیاهی چشمانت / شد رود ستاره راهی چشمانت

قربان نگاه تو که اقیانوسی / افتاده به تور ماهی چشمانت . . .

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

مسافت نمیتونه به محبت فاصله بده ، با اینکه کنارم نیستی اما مهربونیتو حس میکنم . . .

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

مهربانی زبانی است که :

برای کور دیدنی ، برای کر شنیدنی ، و برای لال گفتنی است . . .

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

دوره ، دوره ی تنهایی دستها نیست

دوره ، دوره ی تنهایی دلهاست . . .

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

خون داغ عشق در رگهای من جاریست باز

لب فرو بستن سکوت تلخ اجباریست باز

چند روزی میشود سودایی سودایی‌ام

در دل‌ شبهای من غوغای بیداریست باز

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

به جان ثانیه هایی که در فراق چشمانت می گذرند ، دل کوچکم تنگ نگاه توست . . .

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

تا جان به تنم باشد ، یادت به سرم باشد / تا سر ندهم بر باد ، هرگز نروی از یاد . . .

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

عشق چیست که همه از آن میگویند؟

ع : عبرت زندگی

ش : شلاق زمانه

ق : قصاص روزگار

اما افسوس و صدافسوس که شلاق زمانه را خوردم

قصاص روزگار را کشیدم! اما عبرت نگرفتم.

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

تنها تفاوت ما این است : تو به خاطر نمی آوری ، من از خاطر نمیبرم !

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

آمدی رفت زدل صبر و قرارم بنشین / بنشین تا به خود آید دل زارم بنشین

دل و دین بردی و اکنون بی جانم آمده ای / بنشین تا به تو آن هم بسپارم بنشین . . .

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت ، آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت ، جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت . . .

پیامک های عاشقانه فوق العاده زیبا

همه احساس میکنن هر آن کس که زیباست مهربان است

دریا زیباست

ولی سیلی به صخره های ساحل میزند . . .


نوشته شده در یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:,ساعت 13:0 توسط علی تقی پور| |

 

اس ام اس های جدایی جدید

دیشب از دلتنگیت بغضی گلویم را شکست

گریه ای شد بر فراز آرزوهایم نشست

من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل

تا بماند یادی از روزی که بر قلبم نشست . . .

.

.

.

نگاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم

تو همیشه دعوتی ، راس ساعت دلتنگی . . . !

.

.

.

من وجودم به تو مدیون و دلم مامن توست

آرزویم نظری روی تو و دیدن توست

من اگر دور ز تو هستم و دلتنگ شدم

با صدای خوش تو غرق در آهنگ شدم . . .

.

.

.

هرچه دلتنگی هست ، حرفهایی که گره در گره است

تو بیا تا به همان بوسه اول برود . . .

.

.

.

تنهایی و دل تنگی هایتان‌ را پیش‌فروش نکنید

فصل‌اش که برسد به قیمت می‌خرند . . .

.

.

.

به نام خدائی که هستی را با مرگ ، دوستی را یک رنگ

زندگی را با رنگ ، عشق را رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ

شاپرک را صد رنگ ، و مرا دلتنگ تو آفرید . . .

.

.

.

لحظه هایی هست که دلم واقعاً برایت تنگ می شود.

من اسم این لحظه ها را “همیشه” گذاشته ام

.

.

.

دلتنگی

تنها نصیب من بود

از تمام زیبایی هایت . . .

.

.

.

خدایا

این دلتنگی های ما را هیچ بارانی آرام نمیکند

فکری کن

اشک ما طعنه میزند به باران رحمتت . . .

.

.

.

نمیدانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر

فقط میدانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی

و رفتی ، بی آنکه نباشی . . .

.

.

.

بیا باران را دعوت کنیم ، به جشن دلتنگی رازقی

بیا دوباره عادت کنیم ، به بغض غریبانه عاشقی . . .

.

.

.

تمام خنده هایم را نذر کرده ام

تا تو همان باشی که صبح یکی از روزهای خدا

عطر دستهایت ، دلتنگی ام را به باد می سپارد . . .

 

.

.

.

فریاد زدم بدونی بیزارم از جدایی ، دلم برات تنگ شده عزیز دل کجایی ؟

.

.

.

بدرود را نگفته برای سلام تو

از اولین دقیقه دلم تنگ می‌شود . . .

.

.

.

من و این داغ در تکرار مانده / من و این عشق بیدار مانده ،

مپرس از من چرا دلتنگ هستم / دلم بین در و دیوار مانده . . .

.

.

.

فرق عزیز و دلتنگ :

دلتنگ کسی که پیام میده عزیز کسی که پیام میخونه !

.

.

.

یه حساب تو دلتنگی هات برام باز کن

شاید برنده کل دلتنگی هات شدم . . .

.

.

.

اگه دلتنگ باشی تو ، مثل بارون شروع میشم

که با هر قطره اشکت ، منم که زیر رو رو میشم

همیشه ساده رنجیدی ، همیشه سخت بخشیدی

تورو میبخشم این لحظه ، شاید بازم منو دیدی . . .

.

.

.

من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست

حال دل از من نمیپرسی چرا حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست

.

.

.

بی روی او به دنیا ، یک ذره نیست میلی

از وقت رفتن او ، خیلی گذشته ، خیــــلی

دلتنگم و پریشان ، با یک امید کم رنگ:

شاید برای من هم ، دلتنگ مانده لیلی

.

.

.

دل اگر بهر عزیزان نشود گاهی تنگ / نامش هرگز ننهم دل ، که به آن گویم سنگ

.

.

.

دلتنگ تو امروز شدم تا فردا / 
فردا شد و باز هم توگفتى فردا

امروزدلم مانده و یک دنیا حرف / 
یک هیچ به نفع دل تو تا فردا . . .

.

.

.

بهار و این همه دلتنگی؟!

نه

شاید فرشته ای

فصلها را به اشتباه

ورق زده باشد . . .

.

.

.

پیش چشمت خطاست شعر قشنگ

چشمت از شعر من قشنگ تر است

من چه گویم که در پسند آید

دلم از این غروب تنگ تر است

.

.

.

سه شاخه گل برات میفرستم

یکی از طرف خداوند که نگهدارت باشه

دومی از طرف دلمه که دوستت داره

و سومی از طرف چشامه که دلتنگ دیدارت شده . . .

.

.

.

از چه دلتنگ شدی !؟ دلخوشی ها کم نیست !

بهتر ببین . . .

.

.

.

می بوسیمت سه تایی  من و غم و تنهایی / امان از این جدایی دلتنگتم خدایی  . . .

.

.

.

منو ببخش که بی خبر تو خلوتت پا میزارم

مقصرش دلتنگیه ، من که گناهی ندارم . . .

.

.

.

تو این دنیا تو این عالم / میون این همه آدم

ببین من دل به کی دادم / به اون کس که نمیخوادم

دلم شیشه دلش سنگه / واسه سنگه دلم تنگه

 

.

میخوام که عاشقت بشم ، گل شقایقت بشم

دلم واست تنگ شده بود ، گفتم مزاحمت بشم !

.

.

.

دیگه به نبودت عادت کرده بودم

خو دمو با خیالت راحت کرده بودم

دو باره زد به سرم شعر دلتنگی بگم

برای دل خو دم شعر غریبی رو بگم

.

.

.

دلتنگم و دیدار تو درمان من است / بی رنگ رخت زمانه زندان من است

بر هیچ تنی مباد و بر هیچ دلی / آنچه از غم هجران تو بر جان من است

.

.

.

میگن دلتنگی قشنگ ترین هدیه ی عشقه

حالا من با این هدیه ی قشنگ تو چیکار کنم!؟

.

.

.

سلام  بهونه قشنگ من برای زندگی

آره بازم منم همون بهونه همیشگی

فدایه مهربونیات چه میکنی با سرنوشت

دلم برات تنگ شده بود این نامه و واست نوشت

.

.

.

اگه گفتی امروز چه روزیه ؟

بگو دیگه !

زیاد فکر نکن ! امروز همون روزیه که دلم برات تنگ شده !

.

.

.

یک نصیحت: مواظب خودت باش!

یک خواهش: اصلاً عوض نشو!

یک آرزو: فراموشم نکن!

یک  دروغ: تورو دوست ‏ندارم!

یک حقیقت: دلم برات تنگ شده

نوشته شده در دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:,ساعت 11:57 توسط علی تقی پور| |

 

*به سلامتی کسی که وقتی بردم گفت :
اون رفیــــــــــــــــــــــــق منه …….
وقتی باختم گفت : من رفیـــــــــــــــــــــــــــقتم ……

.

.

.

*به سلامتی دریاچه اورمیه…
نه بخاطر اینکه مظلومه فقط به خاطر اینکه هیچ وقتی اجازه نداد کسی توش غرق بشه…

.

.

.

*به سلامتی لرزش دست های پیر پدر

.

.

.

 

*به سلامتی‌ اون بچه‌ای که شیمی‌ درمانی کرده همه موهاش ریخته،

باباش میگه قربونت برم از همه اونا تو خوشتیپ تری ….

.

.

.

*به سلامتیه همه اونایی که خطشون اعتباریه ولی معرفتشون دایمیه!

.

.

.

*کمپوت باز کردیم بخوریم ، به مامانم میگم : مامان فکرکنم مزش عوض شده …میگه : آره
میگم : بریزمش دور ؟
میگه : نه بزار تو یخچال بابات میاد میخوره !!!!به سلامتی همه باباها….

.

.

.

*به سلامتی اونایی که به پدر و مادرشون احترام میذارن و میدونن تو خونه ای که
بزرگترها کوچک شوند؛ کوچکترها هرگز بزرگ نمیشوند .

.

.

.

*به سلامتی همه باباهایی که رمز تموم کارتهای بانکیشون شماره شناسنامشونه…

.

.

.

*به سلامتی مادر که بخاطر ماهیکلش به هم خورد.

.

.

.

*به سلامتی کسی که دید تو تاکسی بغلیش پول نداره
به راننده گفت :پول خورد ندارم واسه همه رو حساب کن….!

.

.

.

* به سلامتی بیل!
که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر می‌شه.

.

.

.

* به سلامتی اونی که بی کسه ولی ناکس نیست

.

.

.

* به سلامتی اونی که باخت تا رفیقش برنده باشه

.

.

.

* به سلامتی آسمون که با اون همه ستاره اش یه ذره ادعا نداره

.

.

.

*به سلامتی‌ اون پسری که وقتی‌ تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه آخرشم باشی‌… انگشت کوچیکهٔ عشقمم نیستی

* به سلامتی اونایی کهچه عشقشون پیششون باشه چه نباشه چشمشون مثل فانوس دریایی نمی چرخه…
* به سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه ترکمون کنن درکمون میکنن…

.

..

 

* به سلامتی مداد پاک کن
که به خاطر اشتباه دیگران خودشو کوچیک میکنه…

* به سلامتی اون دلی که هزار بار شکست
ولی هنوزم شکستن بلد نیست…

.

.

.
* به سلامتی مادر…
که وقتی غذا سر سفره کم بیاد اولین کسی که از اون غذا دوس نداره مادره…

.

.

.
* سلامتی حلقه های زنجیر که زیر برفو بارون میمونن زنگ میزنن ولی باز هم دیگرو ول نمیکنن

.

.

.
* گل آفتابگردان را گفتند: چراشبها سرت را پایین می اندازی؟ گفت :ستاره چشمک میزند، نمیخواهم به خورشید خیانت کنم……….

.

.

.

به باباش میگه بابا من الان شدم مثل رونالدو یا روبرتو کارلوس؟که پشت و رو ندارهولی یه سرهنگ با سه تا ستاره اش دهن عالم و آدمو سرویس کردهبه سلامتی همه اونایی که مثل گل آفتابگردان هستند

نوشته شده در دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:,ساعت 11:47 توسط علی تقی پور| |

گلی کردی و گهتی دل گرهته

                          ودهسیت ای سفرمشکل گرهته

غزل سی مو د نیگی تا بسوزم

                           سراغی نیگری وی حال و روزم

اگر ایخی بری حرفی نیارم

                          اما ویس تا بگم وی روزگارم

اگر بی دل غزل سازی نیاره

                          اگر عشقم د آوازی نیاره

گمون کردی که مهرم سرد ویبو

                          رفیق عشق تو نا مرد ویبو

گمونت بد گمونی بی عزیزم

                           مو ایخواسم غم صحرا نریزم

مو هم طاقت نیارم دیرت آبوم

                            صدقی برگ مث شمشیرت آبوم

خویا دونه که ماتم رهم بهسه

                            غم نونل پتی سر دل نشهسه

تو خوت دونی نه مردی او و نونم

                         غم عشق تو بی که ایکه خزونم

تیل کالت دو تا کاسی عسل بی

                           کمون برگلت ضرب المثل بی 

پسینی که تیت من ره ولم که 

                            یه کیشی وم کشی و باطلم که 

مث مشق دبستانی خطم زی

                            خوتم املا گرهتی غلطم زی

و در گاه روندی و ورپیچناییم

                            و کیفار دو برگت پیتناییم

دو تا ورمه ی پلت مث دار  ونامه

                            و هر جا ایروم سایت نهامه

دلم سر کیچه سرگردونت ایبو

                            و پا بوست ایا قربونت ایبو

تموم کیچه بی خرسم تر ایبو

                            زمهسون تیم عاشق تر ایبو

اگر سی تو د نیگم شعر نازی

                            اگر بی تو نیارم عشق بازی

بیون درد فقیری عسق و خو که

                            من من ورد بدبختی ولو که

فلک از نو دوباره بونه کرده

                          غم آورده من ای دل حونه کرده

د نیسازه زمین بی حال زارم

                            زمونه ی بی وفا ک تهلخوارم

زمهسون برف و بارم کرد و کشتم

                           یه تربه شرمساری بهس و پشتم        

نوشته شده در یک شنبه 22 آبان 1390برچسب:,ساعت 9:58 توسط علی تقی پور| |

 جملات اس ام اس جدید عاشقانه New Love SMS

سیب دلم …
لک زده است
برای عطر دستانت !
گمم نکن !!
قول ..
که گوشه ی حافظه ات ..
آرام بنشینم !
بگذار بمانم !..
آرام گوشه حافظه ات فقط

 

نوشته شده در شنبه 14 آبان 1390برچسب:,ساعت 15:9 توسط علی تقی پور| |

 

 

                                        تمام چسپ زخم هایت را هم که بخرم

                                           

                                   باز نه زخمهای من خوب می شود

                   

                                             نه زخم های تو

 

                                                        

نوشته شده در یک شنبه 8 آبان 1390برچسب:,ساعت 11:27 توسط علی تقی پور| |

 

 
فرهنگ لغت لر ( الف )
 
 
آبادی – مال گروهی از خانوارها.
آجیده = خرد شده، له شده
آخر زمون = آخر الزمان، قیامت
آخ و تف = آخ کشیدن و تف و لعنت فرستادن بر خود یا دیگری در مقام تاسف از هر اتفاق نامطلوبی
آخون = خرمن کوبی ، خرد کردن خرمن محصولات با چهارپا
آخه = آخر
آرویز ( آربیز ) = آرد بیز ، غربال ، الک
آرگ = کام دهن
آرمون = آرمان ، آرزو
آروم = آرام
آزا = آزاد
آزار زده = بیمار شده ، مبتلا به درد آزار
آزگار = پی در پی ، مدام
آسره = پهنا ، دامنه و سینه کش ارتفاعات جغرافیائی
آسمون = آسمان
آسک = آسیاب دستی ، دستاس
آسون = آسان
آسین = آستین
آسیو ( اَس یَو ، اَس اَو) = آسیاب آبی
آش واپالن = ظرفی که با آن آش را می پالایند ، شیره کش
آغُز = شیر زک
آغل = قاش
آفت = باران شدید ، طوفان
آک بند = نو ، فابریک
آلات ( مِن کُمَه) = جگر آلات ، محتویات
آلون = کوپه ی خرمن کوبیده شده
آلون بستن = به شکل آلون در آوردن و جمع آوری کوبیده ی شاخه های محصول زراعی در وسط جا خرمن
آل و گول = فریب دادن ، تظاهر به صداقت از روی فریبکاری
آمخته = آموخته ، عادت کرده
آنداس = آدامس ، جویدنی
آهنه = تیغ زدن گوی خشخاش فتیغ تریاک
آیَی = واژه ای برای هشدار یا بانگ دادن
آیَی آیَی = کلمه منادا به مفهوم نگاه کن ، برای تفهیم و حتی تهدید
 
الف
اَئنَی = و گرنه
ات جری = معاملات فیصله نیافته و غیر قطعی و در جریان
اَت عیال = اهل خانواده ، زن و فرزندان
اِتل مِتل = مثل و مانند
اَتل مَتل = نوعی بازی کودکانه
اَتی = کتک زدن به زبان کودکانه
اَتیم = یتیم
اَجار = مرتع پر علف ، علفزار
اُجاق کور = کسیکه صاحب فرزند نباشد یا از داشتن پسر محروم است
اُجاق کور کردن = کنایه از فرزندی که عدمش به ز وجودش است
اُجاق گاه = اجاق داشتن
اَجل بختی = تیر و تقدیر ، قضا و قدری
اَجواد = اعیان ، با اصل و نسب
اَحشام = گاو ، اسب ، الاغ ، حتی گله بز و گوسفند
اِحشوم = ایشوم ، آبادی
اِحفاظ = مراقبت ، محافظت
اَحوالی = احوالپرسی
حالی و ا َحوالی  = احوالپرسی کردن
اَحوِِِردَه = پوشال سقف منازل ، در گذشته از بوته و شاخه ی درختچه هائی نظیر تمیس ( بنگرو) ، بوته ای بنام بادآورد و سرشاخه ی درختانی چون بلوط و بادام کوهی برای پوشش روی چوبهای سقف استفاده می شد که به آن ( اَحورده ) می گفتند
اُخت = عادت
اَخترون بخترون = از ما بهتران
اَخته = دامی که بیضه هایش را کشیده باشند
اَخسَک = نگاه و تبسم ناباورانه یا از روی تمسخر
اَدُووَه = ادویه
اَر = اگر
اَرَختُل = نوعی بازی
اَردَن = کوبیدن ، آرد کردن
اَرزَن = نوعی درختچه ی خاردار
ارزوون = ارزان
اٍرسی = کفش
اَرشِن = گز ، متر
ارَگ بَرَگ = دو جا گوئی ، دو بهم زنی
اَرن = جایگاه نمک دادن به دام را گویند
اِرنَکی = صفتی برای افراد مسخره که مورد دست انداختن دیگران قرار می گیرد
اَز باره = دوباره
از بَر = از حفظ
از خود = خودمانی دانستن
از خومون بهترون = از ما بهتران
از نو = دوباره
اُسا = استاد ، بنا
اَسپ = اسب
اسم و رسم = نام و نشان
اَسَن = حُسن در مقام منادا ، اَحسنت
اِشار ( هِشار ) = اشاره
اُشتُلُم = زور و ستم ، پرخاش و تندی ، انعام ، مشتلق ، دروغگو
اُشتَو ( اِشتاب ) = عجله ، شتاب
اَشخال = آشغال ، خاکروبه
اَشرفی = نوعی سکه دوره فتحعلیشاه قاجار که بر روی آن جمله ( السلطان والسلطان فتعلیشاه قاجار درج شده است
اِشکَسن = شکستن ، شکسته شدن
اِشکَفت = شکافی در کوه که چند نفر بتوانند در آن زندگی کنند ، غار
اِشکَهل ( اشکل ) = هر نوع صدای نامشخص
اِشکَنه = نوعی قلم فلزی که از آن برای شکستن هیزم استفاده می شود
اشکُون = شکست ، ورشکستگی
اِشناختن = شناختن
اِشنُفتَن = شنیدن ، از مصدر شنفتن
اصل کاری = حرف اصلی و مطلب مورد نظر
اِعراض کردن = ترسیدن ، ترس ناگهانی بر اثر وارد شدن شُک
اِعلان = اعلام
اَعنَو = سنگ آب
اَعیون = اعیان
اُفتاسن = مصدر فعل افتادن
اَفتو = آفتاب
اَفتو زَنون = شفق ، صبح دم
اَفتو زرد = تنگ غروب
اَفتووه = آفتابه
اُفتین = آستین
اُفور = بلا ، آفت ، مرض
اُفگو = بهتان
اَقَلَ کَم = لااقل ، حداقل ، دست کم
اِق و نِق = غرولند
اَقوون = اقوام
اکالی = اهالی ، در مقام پرسش ؟
اِکراه = دلخور
اَکَه اَکَه = کلمه استفهامی که موقع نمک دادن دامها برای تجمع آنها اداء می شود
اَگزاء = اجزاء ، مواد
اَگه = اگر
اَلاف = معطل
اَلانه = الان
اَلپَر = دستبرد ، چنگ انداختن برای به دست گرفتن هر چیزی ، رجوع به هلپر(هپرون)
اَلچر = موذی و خرابکار ، صفتی برای کودکان موذی و کنجکاو
اَلک بیز = نوعی آرد بیز با شبکه های ریز
اَلدَنگ = نا فهم
اَلَم شَنگه = داد و بیداد ، همهمه ، شلوغی
اَلو = فروزان ، مشتعل
آلونک = خرابه ، چهار دیواری موقت ، اقامتگاه نگهبان باغ یا مزرعه یا باغ
اُلوس = بز سفید رنگ
اَلّه = الله ، در موقع عصبانیت اداء می شود ، پناه به خدا بردن
اِله و بِله = اینطور و آنطور
اَمونتی = امانتی ، امانی
اَمبُر = آتش گیر ، انبر
اُمبلا = این دفعه ، اینبار ، یک بار دیگر
اُمشو = امشب
اَمون = امان
اَمون وَش نَدا = به او مهلت نداد
اِم یک = نوعی تفنگ
اُن بیدگار = هرچه قدر ، هر اندازه
اَنجال = اسباب و اثاثیه منزل
اَنجنادَن = جواندن ، مصدر فعل انجنیدن یا جویدن و لهیدن
اَنجیکه = نوعی درختچه شبیه انجیر ، انجیرک
اَنجه اَنجه = کوفته ، تکه تکه
اَند و بند = اندربند ، چهار ستون بدن ، اسکلت
اِنکه زدن = ناله و ناراحتی و نفس زدن بیمار
اَنَکی = مسخره
اَنگ = عیب و ایراد ، علامت و نشانه
اَنگُلَک = اَنگُل کردن
اَنگ اول = اول بار ، اول سر
اَو اَو = لفظی برای توقف و لنگ کردن گوسفند
اَو = آب
اُو بال = آن طرف
اُو بُردگی = آب بردگی ، آب برده
اَو پیت = تابیدن طناب دور بار یا کمر چارپا بوسیله چوب (چو پیت)
اَو توله = آب اسفناج(توله=علفی است بهاری که برگ پهنی دارد)
اُوچونو = آن طور ، به آن روش و شیوه
اُو دَس = آنطرف
اَو دُلون = آب دوغ جوشیده برای تهیه کشک
اَوُر = ابر
اُورو = آبراه
اُور و کُوار = ابر و غبار
اُوری- ایرِی = آنطرف و این طرف ، آنرو اینرو
اُوریز = محل ریزش آب
اُوریشُم = آویشن ، نوعی گیاه ذارویی
اوسار = افسار
اُوسَن = آبستن
اوسِن = افسون
اُوسَه = چنگال چوبی ، وسیله ای برای باد دادن خرمن کوبیده محصول
اُوسه انداختن = پرتاب کوپه ی خرمن بوسیله چنگک
اُوسُ = آنوقت ، بعدا
اُوشا = حصار آغل بوسیله خار و سر شاخه درختان ، محل نگهداری از گوسفندان
اُو شِلو کُن = کسی که آب را گِل کند، صفت افراد دو بهم زن
اُشنادَن = افشاندن ، پاشیدن
اوغون = محدوده ، تیر رس
اُقات تَلی = ناراحتی کردن ، بدخلقی کردن
اُو کُم = مرض استقساء ، زیاد آب خوردن و بد شدن احوال
اُو کُشته = نابود شدن گیاه از فرط آبیاری زیاد ، آب کشته شدن زمین
اَو کشی = آب کش کردن ظروف یا البسه ، نفوذ آب در زخم پوست یا در ریشه دندان
اُو کِردن = آب کردن ، فروختن
اُو گَردون = آب گردان ، ملاقه
اُوگه = آبگاه ، آبشخور
اول آخُر = همیشه ، مدام
اول تِیسُ = از ازل تا کنون ، همیشه ، تابحال
اَوَل عُمر = نوجوانی یا جوانی
اَولَه = آبله
اُونانیش = اشاره به چیزی ، آنجاست ببین ..
اَو وَرار = باتلاق ، آبخیز
اُو ره = ابزار و وسایل
اُه = لفظی که در موقع از دست دادن ناگهانی چیزی یا عصبانیت ادا می شود
اُو هره با = بسیار آبکی
آویاری = آبیاری
اَهرم = هر نوع موانع زیر زمینی مانند سنگ یا ریشه ی گیاهان که هنگام شخم گاو آهن به آن برخورد می کند
اَهرم زمین = عمق زمین
اَهل = اهلی ، رام
اَهلاذه = ( اعلاذه ) ، مخصوص ، جداگانه
اَهلیت = انسانیت ، ماهیت نیک
اَهنومه ( اَعنومه ) = بد ترکیبی و زشتی ، و در مثلی می آید( سِی اعنومه ی دو روزگار = برای ابد و همیشه )
اَهنومه روزگار = نمونه ، نماد و سمبل زشتی ها
اِی ( ئی ) = این ، صفت اشاره
ئیبال(ویبلال) = این طرف
اِیبَس = می بست ، سوم شخص مضارع اخباری
ایتَکه = می تکاند ، خالی می کند
اِیتِنگَنه ( ایوَر تنگه ، وَر تِنگِسَن ) = می پرد ، می رقصد ( در حال شادمانی )
ایتَوونه = پالایش می کند ، می پالاید ( توونَادن)
ایجایَنه = می جود ، از مصدر جَوِسَن
ایجُمنِه = می جمباند ، از مصدر جُمِسَن
ایچارنه = می چراند ، از مصدر چَردَن
ای چِنِه ( ئیچنه ) = این چیست ؟ این جاست
اِیچو = اینجا
ایچونو = اینطوری ، اینچنین ، این طرف یا به یک سمت
ایچهرَنه = می چلاند ، از چهرنادن
ایخَره = می خورد
اِیخِی = می خواهی ، از خواسن
ایدرگرده = در می گذرد(وارونه می شود)
ایدِرُنگَنا = آواز می خواند ، زمزمه می کرد ، هنگام خواندن کبک نیز گفته می شود ( ایدرُنگنادُم = می خواندم )
ایلَکه = می لرزد ، تکان می خورد ، از لَکِسَن
ایدُم = می دهم
ایرَوِه = می رود، از رهتن
ایرُهمِه = می رمبد ، خراب می شود ، از مصدر رُهمِسَن
 
 
 
 
نوشته شده در دو شنبه 2 آبان 1390برچسب:,ساعت 13:54 توسط علی تقی پور| |


Power By: LoxBlog.Com